این یک بخش که «تولیدکنندههای بدِ عناصر بد فرهنگ سیاسی» هستند. یک بخش دیگر هم خود سیاستمداران و ادبیات بدشان هستند! مثال نمیزنم بهدلیل اینکه نمیخواهم شما احساساتی بشوید، چون خیلی ناراحت هستید از برخی ادبیاتی که سیاسیون انتخاب میکنند. آیا واقعاً نمیدانند؟! شما داری با این تکه انداختنهای سیاسی آتش میسوزانی! با حرفها و تکههایی که مردم میگیرند و اینها بالاخره جواب دارد، و پس فردا جوابش را -گروههایی که باهم درگیر میشوند- در خیابان باید بدهند! علمای اخلاق! آیا اینها جنایت نیست؟! اینها خیانت نیست؟! اینها گناه نیست؟! آیا گناه فقط چهارتا گناه فردی است؟! از قدیم گفتهاند «ادب مرد به ز دولت اوست!» ادبیات سیاسی خیلی مهم است.
یک سند برای این بحث بیاورم؛ بیشترین آیهای که پیامبر گرامی اسلام(ص) میخواندند چه بود؟ بیشترین آیهای که در کل سخنرانیهایشان میخواندند چه بود؟ من یکبار گفتم «در خطبههای نماز جمعه» اما یک نفر گفت: «نه! نوشتهاند که در کل خُطبشان این آیه را بیشتر میخواندند» این آیه بود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً»(احزاب/70) من موارد دیگری از عناصری که در فرهنگ سیاسی بد هستند-خصوصاً از خواص- را عرض نکنم و آخرین مورد را بگویم؛ چون آخریاش در واقع روضه است. بگذارید روضه را عرض کنم.
بیوفایی خواص و عدم اقدام به موقع خواص، داغی در دل تاریخ گذاشته که میبینید هم? روضهها به آن داغ و به آن خیانتها برمیگردد! خواص و نخبگان سیاسی آنجایی که باید شانه زیر بار مسئولیت بدهند، شانه خالی میکنند، این عادتشان است.
یک اصطلاحی در مورد اهل کوفه رایج شده که میگویند «اهل کوفه همه بیوفا هستند!» در روضهها هم این گفته میشود، یک زبان حالی هست از حضرت مسلم-که قشنگ هم هست- میگوید «اهل کوفه همه پیمان شکنند، خود نمکخوار و نمکدان شکنند!» اما مردم فکر میکنند که یک ژنی در یک شهری به نام کوفه بوده که این ژن موجب میشده اینها اینطوری بشوند «صبح بر دامن چنگ زدند، شام از بام مرا سنگ زدند!»
نه آقا! کوفه یک شهرکی بوده که خواص و نخبگان سیاسی جامع? اسلامی آن زمان، این را ساخته بودند، در واقع شهرک رؤسای اسلامی بوده، اصلاً اینطور نبوده که بگویی: «اینجا از قدیم یک شهری بوده و این بیوفایی هم خصلت قومی اینهاست!» پس چرا آنها بیوفا شده بودند؟ چون خواص نوعاً اینطوری هستند! حالا روضهاش را برایتان بخوانم.
میخواهم برای شما مقتل فاطمیه- از نوع خاصی- بخوانم؛ ببینم شما تحمل میکنید؟ در روایتی آمده است که وقتی فدک را از فاطم? زهرا(س) گرفتند، أمیرالمؤمنین فاطم? زهرا(س) را از خانه خارج کرد چهل شبانهروز درِ خان? مهاجرین و انصار را میزدند! جملات فاطم? زهرا(س) که تکاندهنده است برای شما بخوانم.
یا فاطم? زهرا(س) اگر این جوانها در مدینه میشنیدند که شما درِ خان? این نامردها رفتهای و کمک تقاضا کردهای، دق میکردند! یا صاحبالزمان! ببین این بچهها بهخاطر بیوفایی آن نامردها، چطوری برای مادر شما گریه میکنند!
«فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فِی بُیُوتِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ»(اختصاص/ 184) امیرالمؤمنین(ع) همراه با فاطمه(س) چهل شبانه روز درِ خان? مهاجرین و انصار را زدند، «وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ع مَعَهَا» حسنین هم با ایشان بودند. «وَ هِیَ تَقُولُ» فاطم? زهرا(س) اینطور میفرمود: «یَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ» ای مهاجرین و انصار، دین خدا را کمک کنید! تصور کنید که صدای فاطمه(س) پشت درِ خانهای بلند شود و کمک بخواهد.
بعد میفرمود: «فَإِنِّی ابْنَةُ نَبِیِّکُمْ» من دختر پیغمبر شما هستم! شما با پیغمبر بیعت کردهاید! امام صادق(ع) میفرماید؟ «فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ» یک نفر هم به فاطم? زهرا(س) کمک نکرد! «وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا» آیا شما از فرهنگ سیاسی خواصی که اینطوری هستند خوشتان میآید؟!
میخواهم یک کمی جزئیتر بشویم-در مقتل همین است؛ آدم سر یک جزئیاتی گریه میکند و در ذهنش آن صحنه را میآورد- یک کمی نزدیکتر بشویم، آخرین خانهای که رفتند خان? معاذ بن جبل بود.
فاطم? زهرا(س) فرمود: «یَا مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ إِنِّی قَدْ جِئْتُکَ مُسْتَنْصِرَةً»(همان) ای معاذ! من برای کمک گرفتن از تو آمدهام. «وَ قَدْ بَایَعْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص عَلَى أَنْ تَنْصُرْهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ وَ تَمْنَعَهُ مِمَّا تَمْنَعُ مِنْهُ» تو با رسول خدا(ص) بیعت کردهای که از بچههایش دفاع کنی! فدک من را غصب کردهاند، بیا کمکم کن!
حالا معاذ چه جوابی داد؟- چقدر بعضی از این خواص نامرد هستند! - گفت: «فَمَعِی غَیْرِی» آیا کسی دیگر هم به تو کمک کرده؟ فاطم? زهرا فرمود «لَا مَا أَجَابَنِی أَحَدٌ» احدی به من کمک نکرد! معاذ هم گفت: خب من هم نمیتوانم کمک کنم! جانم به گریههای شما...
وقتی خواص اینطور ساکت باشند، میدانید کار به کجا کشیده میشود؟ بین در و دیوار صدای فاطمه(س) بلند شد ولی احدی کمک نکرد! دارد صدا میزند «وا أبَتاه» بچهام را کشتند، نترسید بیایید کمک کنید، آتش را خاموش کنید. ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.